پسرم به کی سلام میکرد
چند روزی با مادروپدر و برادرم به اتفاق همسرم وآروین و آریانا رفته بودیم ویلای شمال یه روز صبح که بیدار شدم دیدم آروین رفته جلوی درب ویلا و سرشو چسبونده به شیشه و هی سرشو تکون میده و تند تند میگه سنام سنام سنام ...(سلام) تعجب کردم رفتم جلو تا ببینم داره به کی سلام میکنه دیدم گنجشکها یکی یکی می نشتند رو تراس و می پریدند آروین هم به هرگنجشکی که می نشست رو زمین سرشو تکون میداد و میگفت سنام ...